چند عنصر مهم در نقاشی

رنگ

رنگ قلب هر نقاشی است. مسلماً یکی از عناصر مهم نقاشی است زیرا لحن احساس بینندگان را نسبت به اثر تعیین می کند. به عنوان مثال می تواند گرم و جذاب یا سرد و خشن باشد. در هر صورت ، رنگ می تواند حال و هوای یک قطعه را تنظیم کند.

روش های بی پایان وجود دارد که نقاشان می توانند با رنگ بازی کنند. اغلب اوقات ، یک هنرمند ممکن است به سمت پالت خاصی کشیده شود.

تئوری رنگ  یکی از کلیدهای کار با رنگ است ، به ویژه برای نقاشان. هر رنگ جدیدی که به بوم اضافه میکنند ، نقشی حیاتی در برداشت بینندگان از قطعه دارد.

رنگ را می توان بیشتر به، شدت و مقدار تقسیم کرد. همچنین ، بسیاری از هنرمندان هنگام نقاشی یک رنگ مادر را انتخاب می کنند. این یک رنگ خاص است که در هر رنگی که بوم را لمس می کند مخلوط می شود و می تواند یکنواختی ایجاد کند.

لحن

اساساً این که وقنی رنگی را به کار میبرید ، چقدر رنگ روشن یا تیره است. درک نحوه استفاده از آن می تواند تا حد زیادی در درک هنر شما تأثیر بگذارد.

هر رنگ دارای تنوع تقریباً بی پایان لحن و شدت در دسترس است. می توانید آن را با واسطه ها و رنگ های خنثی مخلوط کنید تا لحن آن را هر طور که دوست دارید تنظیم کنید. برخی از نقاشی ها طیف بسیار محدودی از لحن دارند در حالی که برخی دیگر دارای تضاد شدید در آن هستند.

در ابتدایی ترین حالت ، لحن و شدت را می توان به بهترین وجه در مقیاس خاکستری مشاهده کرد : رنگ سیاه تیره ترین و سفید روشن ترین است. یک نقاشی کاملاً اغلب این دو را دارد که های لایت ها و سایه ها به جلوه کلی قطعه می افزایند.

خط

در حالی که تمایل داریم هنگام طراحی به خطوطی فکر کنیم ، نقاشان نیز باید روی آن تمرکز کنند. به هر حال ، هر ضربه قلم موی شما یک خط ایجاد می کند.

خط به عنوان علامت باریکی که توسط قلم مو یا قلمی ایجاد می شود که دو جسم یا عنصر را به هم میرساند ، تعریف می شود. موضوع نقاشی ها را تعریف می کند و به ما کمک می کند مواردی مانند حرکت را القا کنیم.

نقاشان همچنین باید از انواع مختلف خطوط آگاه باشند. در این میان  خطوطی وجود دارد ، آنهایی که رسم نشده اند اما در عوض توسط ضربات قلم موی اطراف آن القا می شوند.

به ویژه نقاشان منظره ، غالباً نگران خط افق هستند. نقاشان از همه سبک ها می توانند با استفاده از خطوط متعامد و عرضی موجود در نقاشی ، به کار خود ابعاد اضافه کنند.

شکل

هر اثر هنری شامل عنصر شکل است که به خط و فضا پیوند می خورد. در اصل ، شکل یک منطقه محصور است که هنگام خطوط به هم می رسند. وقتی این شکل بعد سوم به خود گرفت (مانند مجسمه سازی یا برخی از ترکیبی ها) ،فرم میگیرد.شکل و فضا یکی از عناصر مهم نقاشی هستن.

هنرمندان اغلب خود را آموزش می دهند تا اشکال موجود در همه چیز را ببینند. با شکستن اشکال اساسی یک موضوع ، نمایشی دقیق از آن در نقاشی ها ایجاد می کند.

علاوه بر این ، اشکال ممکن است هندسی یا آلی باشند. اولی ها مثلث ، مربع ها و دایره هایی هستند که همه ما با آنها آشنا هستیم. اشکال دوم آن دسته از اشکال است که به خوبی تعریف نشده یا در طبیعت یافت می شود.

فضا

فضا  یکی دیگر از عناصر مهم در هر هنری است و می توان از آن برای تأثیر بسیار در نقاشی ها استفاده کرد. هنگام صحبت از فضا در هنر ، به تعادل بین فضای مثبت و منفی فکر می کنیم.

فضای مثبت خود موضوع است در حالی که فضای منفی مساحت یک نقاشی در اطراف آن است. هنرمندان می توانند با تعادل بین این دو فضا بازی کنند تا بر نحوه تفسیر بینندگان از آثارشان تأثیر بیشتری بگذارند.

به عنوان مثال ، منظره ای با درخت و افق کوچکتر (فضای مثبت) که به آسمان (فضای منفی) اجازه می دهد تا بیشتر بوم را اشغال کند ، می تواند جمله ای بسیار قدرتمند بیان کند. به همین ترتیب ، ترسیم پرتره ای که در آن سوژه (مثبت)متمایز از فضای منفی به نظر می رسد می تواند به همان اندازه جذاب باشد که وقتی مستقیم با هم در ارتباط و هم سطح هستن.

بافت از عناصر مهم نقاشی

نقاشی ها واسطه ای مناسب برای بازی با بافت نیز هستند. این را می توان به عنوان یک الگوی درون نقاشی یا خود قلم موها تفسیر کرد.

برخی از رنگ ها ، به ویژه روغن ها ، ضخامت بیشتری دارند و نحوه استفاده از آنها روی بوم یا تخته می تواند به دلیل بافت ، عمق بیشتری به کار بدهد. به عنوان مثال ، اگر رنگ یک تابلو ی ون گوگ را بیرون بیاورید و آن را سیاه و سفید ببینید ، بافت ضربات قلم مو او به طرز چشمگیری برجسته می شود. و از جهتی ، نقاشی ایمپاستو به بافت های بسیار عمیق متکی است.

بافت همچنین می تواند یک چالش برای نقاشان باشد. تکرار سطح براق شیشه یا فلز یا احساس ناهموار سنگ می تواند دشوار باشد. در اشیایی از این دست است که یک نقاش می تواند به عناصر دیگر هنر – به ویژه خط ، رنگ و لحن – برای تعریف بیشتر بافت اعتماد کند.

ترکیب بندی

عناصر بالا برای تابلو نقاشی ها ضروری است ، اگرچه اغلب ما چهار عنصر دیگر را نیز به لیست اضافه می کنیم. یکی از مهمترین موارد برای هر هنرمندی ترکیب و تصویر سازی است.

ترکیب بندی چیدمان نقاشی است. سوژه را در جایی که قرار می دهید ، چگونه عناصر پس زمینه از آن پشتیبانی می کنند و هر قطعه کوچکی که به بوم اضافه می کنید ، بخشی از ترکیب می شود. این امر برای چگونگی درک اثر حیاتی است.

همچنین “عناصر ترکیب” وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. اینها شامل وحدت ، تعادل ، حرکت ، ریتم ، تمرکز ، کنتراست ، الگو و تناسب است. هر کدام در هر نقاشی نقش مهمی دارند ، به همین دلیل است که هنرمندان بیشتر وقت خود را بر روی ترکیب بندی می گذارند.

اندازه از عناصر مهم نقاشی 

“اندازه” به مقیاس خود نقاشی و همچنین مقیاس تناسب در عناصر نقاشی اشاره دارد.

رابطه بین اشیا همیشه می تواند ناخودآگاه درک و لذت یک بیننده را مختل کند. به عنوان مثال ، سیبی که از فیل بزرگتر باشد طبیعی نیست. کمتر چشمگیر ، انتظار داریم چشم ، لب و بینی کسی تعادل خاصی در اندازه داشته باشد.

وقتی نوبت به تعیین اندازه هر قطعه هنر ی می رسد ، نقاشان نیز موارد زیادی را باید در نظر بگیرند. نقاشی های بیش از اندازه می توانند به اندازه یک قطعه بسیار کوچک دراماتیک باشند و هر دو چالش های خود را دارند. بعلاوه ، هنرمندان باید در نظر بگیرند که خریدار مورد نظر چه فضایی می تواند داشته باشد.

در بسیاری از سطوح ، اندازه یکی از بزرگترین ملاحظات برای هر هنرمندی است.

زمان و حرکت عناصر مهم نقاشی

همه عناصر مهم تابلو نقاشی بر چگونگی درک و نگاه بیننده به یک نقاشی تأثیر می گذارند. اینجاست که زمان و حرکت وارد عمل می شود.

می توان زمان را به عنوان زمانی که بیننده برای دیدن یک قطعه صرف می کند ، مشاهده کرد. آیا عناصر مختلفی وجود دارند که همچنان توجه آنها را به خود جلب می کنند؟ آیا به اندازه کافی جذاب است که آنها متوقف شوند و از هنر شما عبور نکنند؟ مسلماً این یکی از عناصری است که بسیاری از هنرمندان را نگران کرده است.

حرکت نیز یکی از عناصر ترکیب است ، گرچه نباید از اهمیت آن در آن گروه غافل شد. این به نحوه هدایت چشم بیننده در درون نقاشی اشاره دارد.

نتیجه گیری

 با قرار دادن عناصر مختلف در مکان های استراتژیک و ترکیب سایر عناصر هنری ، می توانید بینندگان را در اطراف نقاشی حرکت دهید. این به نوبه خود باعث افزایش زمانی می شود که آنها به آن نگاه می کنند.